بسم الله الرحمن الرحیم
واینک عاشورا است وفلسطین همان کربلاست،وعلی اصغر شاید طفل شش ماهه فلسطینی است که روی دست برادرانش تشیع می شود، ومحمد الدوره همان عبداله ست که در بالای سر حسین فدا می شود، ورقیه شاید هدی ست که به یک باره یتیم می شود وقاسم همان محمد است که بی خیال از همه جا برای برادرش ملعبه صهیون می برد وسکینه،همان عندلیب است که با شهادتش دنیا را تکان می دهد و علی اکبر شاید علی منیف اشمر باشد که قبل از برادر آرزوی شهادت در آغوش امام را دارد ،وسید حسن همان ابولفضل است که علم برداشته و به سوی علقمه می رود وعلقمه همان قدس است که با سپاهیان شمر محاصره شده است وشمر همان شارون است که خون می مکد ویزید شاید بوش باشد که سر مست از غرورفرمان می دهد وحسین شاید سید علی باشد نکند که یاران همه یک به یک بروند ونوبت به امام برسد وزینب شاید آن مادررنج دیدهای باشد که روی دستانش کودک شهید می پروراند ،صدای شراره آتش از خیمه های آجری می آید به گوش باشید حتما منتقم می آید قبل از غروب می آید .
گوش فرا دهید صدای هل من ناصر می آید.وای به حالمان اگر رسوا شویم اگر روز به پایان رسد وما به یاری حسین نرویم.آنگاه چه کسی به انتقام خواهی قیام خواهد کرد آیا بهانه مذهب به ما امان خواهد داد،آیا بهانه راه ما را تبرئه می کند.
اللهم عجل لولیک الفرج
بازدید دیروز: 15 کل بازدید :144295
ای خدا ما را کربلایی کن بعد از آن با ما هر چه خواهی کن
ضد وهابیت
توکای شهر خاموش
خاطرات باورنکردنی یک حاج آقا
انگاره های یک دیوانه
انتظار فرج
انگاره های یک دیوانه